تو چقدر دوری

ساخت وبلاگ

و من به تو وابسته

غرق این سکوتم

باوربکنی یا نه

از روزی که رفتی سالها گدشته و من هنورم چشم به راه شنیدن صدای تو هستم.

حس تومان با ترس شدیدی دارم از اینکه چرا نمی تونم حتی ایمیلم رو باز کنم .

میترسم از اخرین پیامی که نوشتی : میخوام همه چیز عادی بشه
و همون جا که من ایمیل رو بستم .

و فرار کردم دوباره به کنج تنهایی و تاریکی خودم .

میترسم باز کنم ایمیلم رو و ببینم که نوشتی : هی فلانی ، همه چیز عادی شد ... تو برای من دیگه وجود نداری ...

هنوزم ته این چشم به راهی ، میدونم یک روزی میرسه که منو نجات میدی .

دقیقن همونطوری که میدونی هر بار صدام کنی
من سر از سر پا از پا به سمت پرواز میکنم .

فارغ از اینکه چند سال گذشته باشه

فارغ از اینکه چند بار شکار شده باشم ....

من دوست دارم و این تنها چیزیه که دارم .

نوشته شده توسط:همسخن|یکشنبه ۱۴۰۱/۱۱/۳۰ | |لینک ثابت | موضوع:

یه روز کوچولو ...
ما را در سایت یه روز کوچولو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mershado بازدید : 89 تاريخ : دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت: 17:50