ولی بیاییم قبول کنیم که

ساخت وبلاگ

زندگی آدم ها جعبه پاستیل نیست
که از سر ذوق بازش کنیم
دستمون رو بیاریم قشنگ وسط دل و روده اشون
بعدش تا دلمون رو زد بندازیمشون کنار
بیاییم قبول کنیم که بازیچه قراردادن ادما کار قشنگی نیست
برای چند روز خوشی و راحت بودن و برچسب موقت ! زدن زوری به روی ادما
دست بکشیم ...
به قول خودش که میگفت تموم کن این بازی کثیف رو
و من حاج و واج مونده بودم که کدوم بازی کثیف
شاید اون زمان داشته به خودش میگفته
با صدای بلند که هی تموم کن این بازی کثیف رو
والا بخدا این زندگی انقد ارزش نداره که اینطوری همدیگه رو بازی میدین
اذیت میکنین
باعث اشک هم دیگه میشین
از من که گذشت
ولی امیدوارم با بعدی ها اینطوری نکنی
به من میگی با هیچ کسی صمیمی نشو
بیا و ببیین که هر چی بگذره هیچ کس جای تو نمیاد
درسته به من گفتی من هرکسی ام
اما این درست تره که من بهت گفتم تو همه منی و هیچ کس مثل تو نیست
بیاییم و قبول کنیم ...
بگذریم که هر شب از ساعت 5 به بعد چشم به راه تلفن می شینم
باخودم میگم بالاخره زنگ میزنه
و ترسی از ته دلم بمن میگی اخه تو چقد ساده ی
تو که دیدی چطوری اون هدیه رو انداخت سطل اشغال
والا بخدا تو رو هم الان انداخته همون سطل بی خیال
اما من هیچ وقت دست نمیکشم
منتظرش می مونم
یکجایی این همه صداقت و دوست داشتن خالص بالاخره خودش رو نشون میده
و اون منو از این تاریکی بیرون میاره
پی نوشت :
بدجوری دلم میخواد برگردم و ایمیلم رو چک کنم
یک حسی بهم میگه اونجا چیزی برای من نوشته
اما این ترس لعنتی نمیذاره
کاش میدونس ، انقد در من عمیق شده
که با هر واژه ی که مینویسه
تا اعماق من نفوذ میکنه
وقتی اخرین واژه رو خوندم که نوشته مگه نمیدونی که دارم همه چی رو عادی میکنم
یا میخوام همه چی به روال عادی برگرده ؟

و من سرتاپا مردم با خوندم این وازه ها و بعدش ترس تمام وجودمو گرفت و دیگه نتونستم ایمیلمو بازکنم

حالم اصن جالب نیست

عجیبه که میگفت حال بدی ها هش برا منه
و من می فهمم منظورش از من ، خود من بوده

نوشته شده توسط:همسخن|سه شنبه ۱۴۰۱/۱۲/۰۲ | |لینک ثابت | موضوع:

یه روز کوچولو ...
ما را در سایت یه روز کوچولو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mershado بازدید : 79 تاريخ : يکشنبه 14 اسفند 1401 ساعت: 14:54